نسوختی بچه؟

ساخت وبلاگ
آه، ای اسفند کرونایی... باید تو را دود کرد...تو این حال و هوا و اسفند کرونایی دوباره رو اوردم به وبلاگ نویسی. البته هنوز سرکار میرم ولی عید اسال رو کاملا تعطیل هستم و خونه م.دیروز امیرعلی د اومده بود مطب. شیش ساله، بسیار مودب، باهوش و با نمک. حی نسوختی بچه؟...ادامه مطلب
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 21 فروردين 1399 ساعت: 16:06

دوازده هفته بود که شروع کرده بودم به خوندن برای امتحان تخصص که احساس کردم خوندنش بی فایده ست و تاثیری تو زندگیم نداره شاید. گذاشتمش کنار. امروز روز دومیه که گذاشتم کنار. ته دلم هنوز قیلی ویلی میره که بخونم. کتابام دارن بهم چشمک میزنن. دلم برای خوندن میره. ولی آیا می ارزه به سختی های راه و تحمل استرسش؟ نکنه تا آخر عمرم همینطوری بمونم و هی دلم ضعف بره برای درس خوندن؟ چیکار کنم؟ خدایا دلمو به نقطه ی رشدم متمایل و علاقه مند کن و اگه راهی رو انتخاب کردم دلمو به اون راه راضی و آروم کن.

نسوختی بچه؟...
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 8 اسفند 1398 ساعت: 10:31

دریاب دمی...تصمیممو گرفتم خیلی با سیدمصطفی صحبت کردیم. نتیجه ش این شد که تخصص خوندن انقدرا هم هدف بزرگی نیست برای زندی که به خاطرش همه ی هدف های دیگه م رو تعطیل کنم. هدف های دیگه م چیاست؟ به جز کار؟ ورزش، زبان، ح نسوختی بچه؟...ادامه مطلب
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 8 اسفند 1398 ساعت: 10:31

مهمون داریم چه مهمونی!نرگس و همسرش از دیروز مهمون ما هستن. همسرش مسابقه ماساژ داره و خودش هم اومده همراش. میخوان برای عروسیشون خرید کنن.دیروز مطب بودم.-بازم کار خانم "با.." به گیر و گره خورده. تراش روکش دادم و الهی شکر خیل نسوختی بچه؟...ادامه مطلب
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 8 اسفند 1398 ساعت: 10:31

اینا یه خانواده بودن. چهارتا خواهر و برادر قد و نیم قد. فاطمه ی دوازده ساله با چادر مشکی و حسابی محجبه که محدثه ی شیش ماهه رو داده بودن بغلش! وقتی آقای دکتر میخواست براش کار کنه کلی خجالت کشیده بود و نسوختی بچه؟...ادامه مطلب
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 8 اسفند 1398 ساعت: 10:31

کف کفش جدیدش سفته تق تق صدا میده، امشب برگشته خونه میگه این کفشه رو میپوشم حس میکنم آقاحسینی ام!

پی نوشت یک: اهل دل میدونن چی میگم.

پی نوشت دو: از جهت میزان شناخت مصطفی از اساتید من!

نسوختی بچه؟...
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 8 اسفند 1398 ساعت: 10:31

اون موقع ها فکر میکردم یه روزی بلاگفا پیشرفت میکنه میتونیم کامنت رنگی بذاریم، فونتشو تغییر بدیم. الان ما کجاییم تصوارتم کجاست.

نسوختی بچه؟...
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 73 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:20

به زندگی خودتون و اطرافیانتون نگاه کنید، هرکسی یه جور مشکل داره، یکی فقیره، یکی مریض داره، یکی همسر خوب نداره، یکی عزیزیو از دست داده، یکی غریبه یکی دوره، یکی فرزندش خوب نیس و... زندگی بی مشکل نمیشه، خدا این دنیا رو برای ما اینجوری ساخته. اگه روزی رو تصور میکنی که مشکلات الانتو نداشته باشی، چه جور مشکلیو ترجیح میدی داشته باشی؟

نسوختی بچه؟...
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 98 تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397 ساعت: 6:34

آنلاین میشم میبینم در هر ثانیه چقد وبلاگ تو بلاگفا به روز میشه. دوستای من از بلاگفا رخت بربستن یا من و همسنام زیادی پیر شدیم برای وبلاگ نوشتن یا چی؟!

نسوختی بچه؟...
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 93 تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397 ساعت: 6:34

از اولشم اینجا رو ساخته بودم که روزمره هامو بنویسم. شروع میکنم ببینم خدا چی میخواد.

یه همسایه ی خوب داریم اینجا که اومدیم که از برکات این خونمونه. خیلی ماهه خیلی. امروز صبح با هم رفتیم مکتب القرآن. چقدر عالی بود. چه کلاس اخلاق خوبی. چه آدمای با صفایی. چه فضای دلپذیری. چقدر همه فرهیخته و کتابخون. چقدر همه جوون و نوجوون. حال کردم اصن. اومدم خونه ناهار گوجه بادمجون درست کردم. دو قسمت هاوس دیدم. سی چل صفحه ملت عشق خوندم. الانم با مصطفی بحثم شده سر شام :|

پی نوشت: فک کنم باردار باشم. نگرانم.

نسوختی بچه؟...
ما را در سایت نسوختی بچه؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : smile1995 بازدید : 80 تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397 ساعت: 6:34